Saturday, October 29, 2005

ترجمه ی فارسی کتاب گزیده های آموزش های بابا

گزیده ای از آموزش های آواتار مهربابا

یک راهنمایی عملی برای زندگی روزمره

Extracts from the teachings of

Avatar meher Baba

A practical guide to daily life

محتوا:

پیامی از مهربابا

سکوتی منحصر به فرد

مقدمه مترجم

مقدمه ای از دان ای استیونس

مقدمه کتاب

1. هفت واقعیت

2. تنظیم سازی مادیات نیاز به ادراک روحانی دارد

3. نیاز به تجربه های روحانی

4. نفس محدود توسط قطب های مخالف زندگی می کند

5. عشق ذاتاً مُسری است

6. نجات بشریت توسط عشق الهی

7. تحلیل خودخواهی

8. نارضایتی فرجام خواستن است

9. شهوت، طمع، خشم

10. دور باطل

11. جاده ی خوشبختی

12. وانهادن خواسته ها

13. عشق و خدمت

14. خدمت بدون چشمداشت

15. کارما یوگای واقعی

16. خداوند و فرد انسان

17. ابتدا و انتهای خلقت

18. شکل گیری و عملکرد سانسکاراها

19. ازبین بردن سانسکاراها

20. پاک کردن سانسکاراها

21. عمل و بی عملی

22. راه های ادراک

23. مشکل سکس

24. عشق و جستجوی خداوند

25. مراحل طریقت

26. رسیدن به خودشناسی

27. طبیعت نفس و پایان دادن آن

28. خلاصه ای در مراقبه

29. پویایی های پیشرفت روحانی

30. جنبه های عمیق تر سلوک

31. تناسخ و کارما

32. مایا: بخش یک: ارزش های دروغین

33. مایا: بخش دو: باورهای دروغین

34. مایا: بخش سه: رفتن به ورای کذب

35. مایا: بخش چهار: خداوند و مایا
36. موقعیت خوشبختی
37. خداوند بعنوان عشق بی پایان
38. آواتار

Manonash = complete annihilation of the mind

Manonash

(complete annihilation of the mind)

This message was printed and sent out to Baba’s lovers throughout the world.

From, Meherazad (Pimpalgaon), Maharashtra, India, on Feb.06.1952

“God is everywhere and does everything.

God is within us and knows everything.

God is without us and sees everything.

God is beyond us and IS everything.

…. To try to understand with the mind that which the mind can never understand is futile; and to try to express by sounds of language and in the form of words the transcendental state of the Soul, is even more futile. All that can be said and has been said, and will be said by those who live and experience that State is, that when the false self is lost, the Real Self is found; that the birth of Real can only follow the death of the false; and that dying to ourselves __ the true death which ends all dying __ is the only way to perpetual life.

this means that when the mind with its satellites __desires, cravings, longings __ is completely consumed by the fire of Divine Love, then the infinite, indestructible, indivisible, eternal Self is manifested. This is Manonash, the annihilation of the false, limited, miserable, ignorant, destructible “I”, to be replaced by the Real “I”, the possessor of Infinite Knowledge, Love, Power, Peace, Bliss and Glory, in its unchangeable existence.

Manonash results in this glorious state in which plurality goes and Unity comes, ignorance goes and Knowledge comes, binding goes and Freedom comes. We are all permanently lodged in this shoreless Ocean of Infinite Knowledge, and yet are infinitely ignorant of it, until the mind __ which is the source of this ignorance __ vanishes forever: for ignorance ceases to exist when the mind ceases to exist!

Unless and until ignorance is removed and Knowledge is gained __ the Knowledge whereby the Divine Life is experienced and lived __ everything pertaining to the spiritual seems paradoxical.

God whom we do not see, we say is real: and the world that we do see, we say is false. In experience, what exists for us does not really exists: and what does not exist for us, really exists.

We must lose ourselves in order to find ourselves. Thus loss itself is gain.

We must die to self to live in God. Thus death means life.

We must become completely void inside to be completely possessed by God. Thus complete emptiness means absolute Fullness.

We must become naked of selfhood by possessing nothing, so as to be absorbed in the infinity of God. Thus nothing ,means everything.

…. To sum up my Manonash work in short:

  1. I feel in all truth that the four months’ Manonash work has been done by me, by the help of God, to my entire satisfaction.
  2. The result of this work must bear fruit, sooner or later; either in the immediate present, or some time later, or in the distant future.
  3. The result will bring Freedom to us all in proportion to our merits of Love, Faith and Service.
  4. This Freedom will be freedom from ignorance, and will be the Knowledge that we always were, are and will be One with God.
  5. This Knowledge will make us realize and experience Infinite Love, Power, Bliss and Peace, which we always possessed and knew not of.”

Mehr Baba

پیامی از مهربابا

"من نیامده ام تا هیچ فرقه، جامعه یا سازمانی را بنا کنم،
نه حتی مذهبی جدید را.

مذهبی که خواهم بخشید دانش وحدت پنهان در کثرت
را آموزش می دهد.

کتابی که من مردم را وادار به خواندنش می کنم،
کتاب قلب است، که کلید اسرار زندگی را در خود دارد.


من مخلوطی خوشایند از را خواهم ساخت.


من تمام مذاهب و فرقه ها را دوباره زنده می سازم
و آن ها را مانند دانه های تسبیح به هم می آورم."

مهربابا

کتاب: خدا سخن می گوید

Life of Meher Baba, from Encyclopedia Britannicaزندگی مهربابا

زندگی مهربابا

منبع : دانشنامه ی بریتانیکا

او را بیدارکننده The Awakenerنیز می خوانند. نام اصلی او مهربان شهریار ایرانی Merwan Sheriar Iraniاست. (متولد 25 فوریه 1894، پونا، هندوستان؛ وفات 31 ژانویه 1969، احمدنگر) یک مرشد روحانی در غرب هند با پیروان قابل ملاحظه ای در هندوستان و خارج از آن. او در روز دهم جولای 1925 سکوتی اختیار کرد که 44 سال به طول انجامید؛ و در ابتدا توسط یک تابلوی الفبا با مریدانش ارتباط داشت که به تدریج به حرکات دست انجامید.

او اظهار داشته که "برای آموزش دادن نیامده بلکه برای بیدار کردن" آمده است
و اضافه کرده که، "چیزهای واقعی در سکوت داده و گرفته می شوند."

او در خانواده ای ایرانی و زرتشتی به دنیا آمد و در پونا تحصیل می کرده و
به دکن کالج
Deccan Collegeمی رفته است و در نوزده سالگی با یک زن مسلمان مسنّ به نام حضرت باباجانHazrat Babajan دیدار داشته که نخستین فرد از پنج مرشد کاملی (اشخاص خداآگاه روشن ضمیر) بوده که در هفت سال بعدی زندگیش به او یاری دادند تا هویت روحانی خودش را پیدا کند.

مهربابا گفته است که این هویت، آواتار بودن Avatar عصر خود است، و این واژه ی ودایی را به تجلی یافتن دوره ای خداوند، به شکل انسان تعبیر کرده است. او خودش را در میان شخصیت های مذهبی فراگیری چون زرتشت، راما، کریشنا، گوتام بودا، مسیح و محمد قرار داده و به مریدانش گفته است: "من همان یگانه ی ازلیThe Ancient One هستم که بار دیگر به میان شما آمده ام."

او اظهار داشته که تمامی مذاهب اصلی تجلیات " واقعیت یگانه که خداوند است" می باشند.

فلسفه ی انتظام گیتیِ cosmology مهربابا را می توان بصورت زیر خلاصه کرد:

هدف حیات، ادارک مطلق بودن یگانگی خداوند است که کائنات، همچون محصول هوسwhim الوهیت ناخودآگاهunconscious divinity برای شناخت خود بعنوان الوهیت خودآگاهconscious divinity ، از او سرچشمه گرفته است.
در پیگرد آگاهی، تکامل شکل ها در هفت مرحله صورت می گیرد: سنگ ها، فلزات، نباتات، کرم ها، ماهیان، پرندگان، حیوانات و انسان. هر روح فردی باید تمامی این شکل ها را تجربه کند تا آگاهی تمام کسب کند. زمانی که آگاهی به دست آمد، وزنه ی تاثیرات {ذهنی
impressions { که از این شکل ها انباشته شده، روح را از ادراک هویتش بعنوان خداوند مانع می گردد. برای کسب این ادارک فرد باید راه درونی معنویت را بپیماید و تمامی این تاثیرات کاذب را بزداید،
تا در نهایت به شناخت "خودواقعی" بعنوان خداوند نایل گردد.

مهربابا کار خود را بیدارکردن دنیا از طریق عشق و رسانیدن آن به معرفتی جدید از یگانگی تمامی حیات می دید. برای این هدف او یک زندگی {سرشار از} عشق و خدمت را اختیار کرد که شامل کار گسترده با فقرا، تمیزکردن مستراح های
طبقه ی نجس ها و شستشوی جذامیان بود. او مسئولیت یاری رساندن به "ارواح پیشرفته" {مست ها م.} را به دوش گرفت و به تمام شبه قاره ی هند برای یافتن چنین افرادی سفر کرد.

او این فعالیت ها را بعنوان نشانه هایی از تحول درونی معرفت می دید که برای دادن آن به جهانیان آمده بود. او بسیاری از موسسات خدماتی را تاسیس و سپس منحل کرد و این موسسات ها را به داربست هایی تشبیه کرد که برای ساختن یک بنا، که درواقع در درون قلب انسان است، بطور موقت برپا می شوند. او گفت که از این فعالیت های زندگی او "بشریتی جدید" زاده خواهد شد که سبب منتشر شدن بی سابقه ی عشق الهی در دنیا خواهد شد.

بین سال های 1931 و 1958 او سفرهای متعددی به ایالات متحده و اروپا داشت و در یکی از این سفرها در 1952 "مرکز روحانی مهر" Meher Spritual Center را در شهر مرتل بیچ Myrtle Beach در کارولینای جنوبی و مرکزی مشابه به نام "منزلگاه آواتار" Avatar’s Abode در سال 1958 در وومبی Woomby، کویینزلند Queesnslandدر استرالیا تاسیس کرد.

از اواسط دهه ی 1960 مهربابا خلوت نشینی اختیار کرد و در طول این دوران تعدادی از آمریکایی هایی که با مواد مخدر آزمایش می کردند در طلب حقیقت روحانی، به سمت او کشیده شدند. توسط این افراد بود که سرزنش دوستانه و تذکرات مهربابا در مخالفت با استفاده ی غیرطبی از روانگردان ها و سایر مواد مخدر مورد توجه رسانه های خبری آمریکایی و غربی قرار گرفت. او صراحتاٌ
به جوانان هشدار داد که: "مواد مخدر از نظر روانی، جسمی و روحانی مضرّ هستند." و کوشید تا آنان را از مواد مخدر به سمت زندگی روحانی بکشاند.

مهربابا هرگز در پی ایجاد یک فرقه یا تبلیغ یک جزم مذهبی نبود؛ او پیروان بسیاری از مذاهب مختلف و طبقات گوناگون جامعه را مورد استقبال خود قرار داد و در پیام هایش بر عشق و مهرورزی، زدودن نفس خودخواه و امکان ادراک خداوند در درون هر فرد، تاکید می کرد. باوجودی که از دیدگاه مهربابا
یکسان دانستن تعدادی از تجلیات خداوند بخاطر تلفیق عقاید مختلف
syncretic بود، او موفق شد تا بسیاری ازپیروان فرقه ها و مذاهب مختلف را که منکر
تلفیق مذاهب بودند به سمت خود بکشاند و آنان را تشویق کرد تا در دین اصلی خود قوی باشند.

پس از مرگش، پیروان او به وصیتش که تشکیل ندادن یک سازمان بود توجه کردند، ولی به گردهمآیی خود بصورت غیررسمی و متوالی ادامه دادند و در این گردهمآیی ها، کار، پیام و زندگی او را بصورت خواندن و بحث در مورد آثار او، به شکل شعر، رقص و نمایشنامه بیان کردند. مقبره ی او در مهرآباد، در نزدکی شهر احمدنگر Ahmadnagarبرای پیروانش به مکانی زیارتی تبدیل شده که از گوشه و کنار دنیا به آنجا سفر می کنند.

کتاب های او شامل سخنرانی ها Discourses(پنج جلد،1938-1943 که جلدهای نخست توسط تابلوی الفبا و سپس توسط حرکات دست دیکته شده اند) ؛

خداسخن می گوید God Speaks : در مقوله ی خلقت و اهداف آن 1955) و

همه چیز و هیچ چیز The Everything And The Nothing(1963) هستند.

مترجم: محسن خاتمی ، مهرآباد، احمدنگر

جمعه 6 آبان 1384 = 28 اکتبر 2005

mohsenlove@gmail.com

Jay Jay Mehr Baba زنده و پاینده مهربابا

سلام بر عشاق حقیقت و دوستداران مهر و محبت
این وبلاگ دوزبانه مخصوص شماست و در ساعت نه و نه دقیقه خلق شده است در این مهرآباد باصفا.
Peace and greeting to lovers of Truth and lovers of Compassion => Truth = Compassion,
the finest form of LOVE. This personal bilingual webblog was created now, at 9:09 pm,
in Meher Nazar Colony, Mehrabad, and its aim and objective is
to spread the message of Meher(MEHR) Baba to Persian and English speaking people
who are ready for it.
The Persian and English texts are NOT exactly the same,
although i try to keep a balance in content.
هدف ومنظور از این وبلاگ شخصی انتشار پیام مهربابا برای فارسی زبان ها و انگلیسی زبان هایی است
که آمادگی دریافت این پیام را دارند.
متن های فارسی و انگلیسی دقیقاٌ مانند هم نیستند ولی سعی دارم تعادلی در محتوای متن ها ایجاد کنم.
برای شروع مقداری از ترجمه های اخیرم را از بابا پست می کنم و برخی از متن هایی را که به تازگی به انگلیسی تایپ کرده ام. مقداری عکس هم که گردآوری کرده ام برای استفاده ی عزیزان خواهم گذاشت. برای گرفتن حق کپی هم باید بزودی اقدام کنم .
To begin, will post some of my recent translations of Baba's books and some of His words which i recently typed in English, Plus some photos of Baba.... shall apply for the copyrigh soon.
امیدوارم عزیزان فارسی زبان که بیشترشان حتی از ایرانی بودن مهربابا هم بی خبر هستند از محتوای اطلاعات این وبلاگ بهره ببرند و نظرات و احساس های خودشان را از ما دریغ نکنند.
زنده باد بابای مهربان
Hope this effort is beneficial to all who love Baba and want to receive more love and wisdom from Him. Also, i wish that the 'senior' Baba lovers give their loving care to me by commenting on the content and correct any possible mistakes they find in the content.
Avatar Mehr Baba Ki Jay

Friday, October 28, 2005

ترجمه ی فارسی کتاب بارقه های سکوت

بارقه هايي از سكوت

Sparks of Silence

گوهرهاي برگزیده از سخنان مهربابا
Selected Pearls of Avatar Meher Baba’s Silent Words
گردآوری کننده: آنا کاندیل
برگردان به فارسی: محسن خاتمی

Compiled by
Anna Khandale, M.A.

Translated into Persian by Mohsen Khatami
Published by
Avatar Meher Baba Center
Rautwadi, Akola – 444005

محتوای کتاب

مقدمه مترجم

1. وابستگی ها و نگرانی ها (نگراني)

2. عشق وسیله است (هدف خداوند است)

3. روزه ی واقعی
4. بوی دکان شیرینی پزی بابا

( بازی آمدن و رفتن)

5. تصویری ذهنی

(نام کی باید به یاد سپرده شود؟)

6. قدرت عشق

(عشق واقعی(

7. موهبت اندوه
8. شادمان بمان
9. کار بابا

(عشق الهی)

10. کوچکترین نفاق...

(برکه ای از آب کثیف)

11. عشق الهی _ در هر موجود
12. عمل و نتیجه ی آن

( کارها را به خداوند نسبت بده)


13. مرگ و تاثیرات ذهنی

(مرگ)

14.دشوارترین کار

(خودت را برنده شو)

15.توليد عشق

(عشق را خلق کن)

16.ارتباط مستقیم

(دعا ها)

17 . قطب یا نقطه ی کانونی

(نیایش قلبي)

18.صدای دل

(صداقت را به یاد بسپار)

19.گنجینه ی خوشبختی بابا

( رنج کشیدن)

20. پشه بند بابا

(بر من مراقبه کن)

21. تحمل صبورانه

(برای یک عاشق خداوند)

22. حالتي ورای ذهن انسان

(حالت نیرویکالپ)

23. راه قهرمانان

(طریقت معنویت)

24. همچون درخت

( یا خدا را بخواه یا دنیا را : نمی توانی هردو را بخواهی!)

25. به دشواری حمل کردن هیمالیا روی سر

(سنگ پرش)


26. وقتي خشمگینی، فراموش کن
27. خواسته
28. فقط خداوند واقعی است
29. به دیگران یاری برسان
30. ضروري ترين چیز

(گام ها)

31. یک حماقت تمام

( نیایش توسط واسطه)

32. یادآوری خداوند از صمیم قلب
33. سلطه ی سانسكاراهای حیوانی
34. وانهادن اهریمن به نفع خیر

(سانسکاراهای حیوانی)
35. خادمی نیک و اربابی بد

( ذهن)

.36 آن آب ادراک

(به یکی بچسب)

37. پرندگان قفسي

(مرگ به مفهوم واقعی)
38. سانسکاراها
39. کوره ی زنده
40. ذهن یعنی فکرکردن
41. منبع لایزال

(من عشق جاودانه ام)

42. معنای گم کردن خود

(جلال واقعی من)
43. جنگ __ بازی الهی
44. دنیای سراب: مایا __ 1
45. قهرمانان واقعی

( مایا2)
46. محل کار بابا

(آینه ی عشق)

47. خوراك ذهن

(ترک دنیا)

48. ژرف ترین مکان

( فکر کن و بشو)
49. روح نامیراست
50. فقط یک نفر...

(مراقبه ی ذهن)
51. عشق نیازی به تبلیغات ندارد.

(عاشق من)
52. من سرور شخصیت یافته هستم
53. قفس روح

(خدا و مذهب)
54. عشق برای خداوند
55. تمام تقسیمات تخیلی هستند

(حقیقت جاودانه)
56. ماموريت بابا

(آزادی از خواستن)
57. تشنگی داشته باش

( روحانیت)
58. تو خود حجاب هستی