The number of Persians visiting Mehrabad =آمار زایران ایرانی در مهرآباد

سلام بر عاشقان خدا = عشق/ قول داده بودم آمار ایرانیان را از آقای "بوس" بگیرم و منتشر کنم در اینجا/ براساس آمار ایشان، از هفدهم سپتامبر 2005 تا امروز بیش از 66 نفر زایر ایرانی از اینجا بازدید کرده اند که 55 نفر از آن ها برای نخستین بار بوده که به اینجا می آمده اند. جالب است که در 25 سال گذشته، بجز اعضای خانواده هایی که عضوی از آن ها در مدرسه ی عشق باباPrem Ashram School در مهرآباد تحصیل می کرده اند، هیچ ایرانی دیگری به مهرآباد نیامده بود.
و می گویند که روزی کسی از مهربابا پرسیده بود (البته با طعنه و ایراد!) که "چرا با وجودی که شما ایرانی هستید، کسی از ایران برای دیدار شما نمی آید به اینجا؟" و بابا در پاسخ فرموده بود که "... وقتی ایرانی ها بیایند مانند موج خواهند آمد..." (نقل به مضمون از قول آقای پیتر بوث!!
" گویا موجی آغاز شده است....
خیر است و برکت برای ایران و ایرانی ها.... زنده باد بابا

Peace for all loversoflove
i had promised to publish the number of Iranian pilgrims visiting here. According to Brother Peter Booth, more than 66 Persians have visited here since Sept. 2005 and there has not been any pilgrims from Iran, for the last 25 years, EXCEPT the family members of the Prem Ashram Shcool boys.... it is said that once somebody asked Baba sarcastically that '....you are Irani, why nobody from Iran comes here to see you?" and Baba said '... when they come, they come as a WAVE...' (not exact words!)...
so it seems that the' WAVE' is already starting to 'roll'....
Jay Baba, Jay Mehra, jay Mani

A trip to Pune, Baba's home town = سفری به پونا، زادگاه مهربابا

سلام بر عاشقان /

با پوزش از اینکه مرتب در اینجا نمی نویسم/ کارهای روزانه گاهی چنان است که فرصتش دست نمی دهد. رفتن برق برای هشت ساعت در روز و پایین بودن ولتاژ هم جزو دلایل است. فردا برای چند امر مهم و خیر( دیدار" یار فانی" __ ترجمه ی لقبی که یکی از دوستان به ایشان داده است ___ تعمیر دوربین عکاسی، خرید و مراجعه به دندانپزشک و چشم پزشک) عازم پونا هستم/ جالب است که بیش از چهار سال در پونا زندگی کرده ام و فقط در همین اواخر بود که فرصت آشنایی با مهربابا و مرکز او در پونا دست داد. می گویند زمانی که پونا یک شهر کوچک ماهیگیری بوده، احمدنگر پایتخت ایالت ماهاراشترا بوده است. بازهم شکر که در پونا نماندم و زندگی در این روستای کوچک را بسیار قدر می دانم بخصوص که برکت بابا خط دی اس ال هم برقرار است و ارتباطات قلبی و بی سیم به تمام نقاط دنیا برقرار. نمی دانم چند روز در پونا خواهم ماند ولی می دانم که خیلی زود، هوای پاک و سکوت این تپه ی بلند تر از اورست مرا بازخواهد طلبید! فقط امیدوارم بتوانم در بازگشت از پونا با یکی از دوستان هندی که با ام تی (موبل تایپ) آشنا است به اینجا بیایم تا مشکلات فنی این وبلاگ را برطرف کنیم و شکل و ساختاری جدید و بهتر به این بلاگ بدهیم. زنده باد مهربابا.... از زندگی = عمر خود لذت ببریم و نگران نباشیم که خدا با ما است. حق است/ عشق است............

Peace for the lovingloversoflove

Excuse me please for not updating this blog regularly. Sometime daily activities are such that there is no proper time left to write anything! Regular daily power-cuts and low voltage is another cause. Will go to Pune tomorrow for some important good things (i.e. seeing my ‘mortal beloved’ __ as a friend calls her!__ visit my dentist and optician, shopping and repairing the digital camera,…) It is interesting that only after four years of living in Pune, I came to know Baba first hand by coming to Mehrabad, and visited His center in Pune. They say when Pune was a small fishing town, Ahmednagar was the capital of Maharashtra state. Many thanks to God = Existence that I did not become a ‘fossil’ in Pune and am enjoying this small village, Arangaon. Especially, Baba’s blessing, with this DSL line, all kinds of heart-to heart AND telecommunication is possible here in this small Indian village. Do not know how many days I will stay in Pune, but I already know that I will ‘miss’ the clean air and the silence of this place, and of course the TOMB here on this HILL, which is ‘higher’ than the Everest! Just hope I can come back with an Indian friend who knows MT (Movable Type) to fix the technical issues of this blog and give it a better structure and look. Jay Baba, enjoy your time = life………..Huuuuuuuuuuu